بلومبرگ: مواد هستهای ایران چه گزینههایی پیشروی آمریکا و آژانس قرار میدهد؟

ایالات متحده از پایان جنگ سرد تاکنون میلیاردها دلار صرف ردیابی مقادیر گرمی اورانیوم در سراسر جهان کرده است. این کشور هزینه نظارتهای سازمان ملل و نشستهای امنیتی را پرداخته و بهطور مستقیم حدود ۷٬۰۰۰ کیلوگرم مواد پرتوزا را از ۴۷ کشور به خاک خود بازگردانده تا احتمال استفاده از آن در ساخت سلاح به حداقل برسد.
اما در ۱۳ ژوئن، دههها تلاش بینالمللی یکشبه به عقب بازگشت. در حالیکه حملات اسرائیل آسیبهای جدی به توانایی ایران در تولید سوخت هستهای وارد کرد، نظارت بر انبار عظیم اورانیوم غنیشده جمهوری اسلامی نیز از میان رفت.
تا آخرین برآورد، ایران ۴۰۹ کیلوگرم مواد با درجه غنای بالا — نزدیک به سطح مورد نیاز برای سلاح در اختیار داشت، بهعلاوه ۸٬۰۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای پایینتر. از زمان آغاز حملات، مکان دقیق این ذخایر تأیید نشده است.
ایران پیشتر هشدار داده بود که در صورت حمله، این مواد را به مکان امنی منتقل خواهد کرد. اکنون، برای نخستین بار از زمان آغاز غنیسازی سوخت در اوایل دهه ۲۰۰۰، سازمان بینالمللی انرژی اتمی از بازرسی ایران منع شده است، و این احتمال وجود دارد که تهران ذخایر خود را به یک تأسیسات مخفی منتقل کرده باشد.
اسرائیل و آمریکا، با ناتوانی در نابودی یا حسابرسی این ذخایر، عملاً «ابهام راهبردی» در اختیار ایران قرار دادهاند، ابزاری که پیش از جنگ در اختیار نداشت و اکنون میتواند در هرگونه مذاکرات آتی بهعنوان اهرم استفاده شود.
اکنون مسئله اصلی این است: واکنش چه باید باشد؟
بلومبرگ در ادامه، چند سناریو و گزینه احتمالی برای ایالات متحده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مواجهه با این وضعیت را مطرح میکند:
میراث جنگ سرد
مفهوم «ابهام راهبردی» نخستین بار در دوران جنگ سرد توسط اقتصاددان برنده نوبل، توماس شلینگ، مطرح شد. این ایده، راهی برای مدیریت عدمقطعیت در آغاز عصر هستهای بود — به نحوی که با ایجاد تردید درباره توانایی و نیت طرف مقابل، از جنگ تمامعیار جلوگیری شود. اسرائیل نیز از همین الگو برای پنهانکاری درباره زرادخانه هستهای خود بهره برده و نه آن را تأیید و نه تکذیب کرده است.
در حالیکه نهادهای اطلاعاتی میتوانند با جاسوسی و تحلیل تصاویر ماهوارهای از میزان این ابهام بکاهند، حذف کامل آن فقط از مسیر دیپلماسی یا زور ممکن است؛ چرا که اطمینان از عدم انحراف مواد هستهای به مصارف نظامی، نیازمند راستیآزمایی فیزیکی است. برای ساخت یک بمب، کمتر از ۲۵ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا کفایت میکند. ایران طبق آخرین برآوردها، مقدار کافی از انواع اورانیوم غنیشده برای تولید بیش از ۲۰ بمب را در اختیار دارد.
تأسیسات اصلی سوخت هستهای ایران
پس از بمباران سه سایت توسط آمریکا و اسرائیل در ماه ژوئن، دولتها در تلاشاند فعالیتهای احتمالی ایران برای بازسازی آنها را شناسایی کنند.
میزان ابهامی که آمریکا و اسرائیل حاضرند تحمل کنند، نقش تعیینکنندهای در اقدامات ماههای آینده خواهد داشت. اینکه چه مقدار از ذخایر ایران را میتوان نادیده گرفت، پرسشی است که تصمیمگیرندگان با آن روبرو هستند.
با توجه به اینکه دولت ترامپ مدعی است برنامه هستهای ایران را «نابود» کرده، یک سناریوی محتمل این است که آمریکا و اسرائیل هیچ اقدام بیشتری انجام ندهند. چنین رویکردی مستلزم تحمل بالای ابهام خواهد بود، چرا که ذخایر اورانیوم موجود در اختیار ایران برای هزاران سال قابلیت استفاده نظامی خواهد داشت.
در مقابل، ممکن است ایالات متحده و اسرائیل تحمل پایینی نسبت به ابهام داشته باشند و بخواهند ایران را وادار به ارائه اطلاعات دقیق درباره وضعیت و مکان ذخایر کنند. در صورت عدم همکاری ایران، ممکن است اعمال فشار شدیدتر حتی استقرار نیرو برای راستیآزمایی مدنظر قرار گیرد. چرا که حتی قویترین حملات هوایی نیز قادر به رفع کامل ابهام درباره وضعیت ذخایر نیستند.
ابهامِ مورد تفاهم
یک احتمال دیگر، دستیابی به نوعی توافق بر سر «ابهام قابل قبول» است. در چنین حالتی، ترکیبی از رصد از راه دور، روشهای آماری و راستیآزمایی میدانی برای نظارت بر مواد هستهای بهکار میرود همان کاری که پیش از حمله، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی هر سه ماه یکبار انجام میدادند.
←لینک خبر اصلی در بلومبرگ